هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
kasb

شعرهاي گوناگون

3 مشترك

صفحه 9 از 30 الصفحة السابقة  1 ... 6 ... 8, 9, 10 ... 19 ... 30  الصفحة التالية

اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف magic20 الإثنين مارس 17, 2008 8:23 pm

گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
که دگر بار مبادا از این گونه خطاها بکنم
بوسه دادی و چو برخاست لبانت بر لبم
توبه کردم دگر توبه بیجا نکنم.
________________________________________
سفری داشتم توی اون چشای نازت
سفری که بر نگشتم گم شدم توی نگاهت.
________________________________________
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی
با دست انتقام گیر خدا چه می کنی
________________________________________
دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد
آشیان هر جا گرفتم لانه صیاد شد
آن رفیقی را که با خون جگر پروردمش
حکم قتلم را که دادند آمد و صیاد شد.
________________________________________
ای چرخ و فلک خرابی از کینه توست
بیداد گری شیوه و دیرینه توست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه توست
________________________________________
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما
غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما
________________________________________
دانی شمع دم مرگ به پروانه چه گفت
ای عاشق بیچاره فراموش شدی
پروانه سوخت ولی خوب جوابش را داد
دیری نکشد تو نیز خاموش شوی.
________________________________________
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی
ولی با منت و خاری پی شبنم نمی گردم.
________________________________________
ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست
یا که من بسیار مستم یا که سهزت ساز نیست.
________________________________________
غرق خون بود ونمی مرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانه شیرین بخوابش کردم
________________________________________
درآخرین روزی که عشقم را دیدم در لباس عروس بود
لبانم گفت بااحساس سردی عشق را احساس کردم
چشمانم گفت شعله دروغ اورا دیده ام
قلبم گفت اورفت ولی من به یادش می تپم
magic20
magic20
مدیر بخش عکسها
مدیر بخش عکسها

تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف magic20 الإثنين مارس 17, 2008 8:23 pm

اگرچشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل تویی مفهوم ومعنایش
________________________________________
درعجم از کار این مردم پست
این طايفه زنده کش مرده پرست
تا که زنده است بکشندش به جفا
تا بمرد می برندش سردست
________________________________________
به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد
عجب از محبت من كه در او اثر ندارد
________________________________________
غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد.
________________________________________
اي دوست دلت هميشه زندان من است
آتشكده عشق تو از آن من است
آن روز كه لحظه وداع من و توست
آن شوم ترين لحظه پايان من است
________________________________________
سرسبزترين بودم و زردم كردي
تبعيدي فصل شوم و دردم كردي
من چشم و چراغ اين و آن بودم
انگشت نما و كوچه گردم كردي
________________________________________
اتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت .
عمر بي حاصل ما اين همه افسانه نداشت .
magic20
magic20
مدیر بخش عکسها
مدیر بخش عکسها

تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:40 pm

منو ببخش عزيز من اگه مي گم باهام نمون



دستاي خاليمو ببين آخر قصه رو بخون



ترانه اي رو که برات گفته بودم فروختمش



با پول اون نخ خريدم زخم دلم رو بستمش



همسفر شعر و جنون عاشق ترين عالمم



تو عشقتو ازمن بگير من واسه تو خيلي کمم



بين من و تو فاصله است يک در سرد آهني



من که کليدي ندارم تو واسه چي در مي زني



اين در سرد لعنتي شايد که نخواد وا بشه



قلبتو بردار و برو قطار داره سوت مي کشه



همسفر شعر و جنون عاشق ترين عالمم



تو عشقتو از من بگير من واسه تو خيلي کمم



من واسه تو خيلي کمم
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:41 pm

خدايا

همين يک بار که به جهان آمدم مرابس . چون مرا بميراني بر

من منت گذار و ديگر باره به اين جهانم باز مگردان



ميخوام بنويسم براي شکستن دل يک لحظه کافيه اما براي بدست اوردن آن شايد هيچوقت فرصت پيدا نکني . ميشه مثل اشک از چشمات بندازي اما نمي توني جلوي اشکهاتو که با رفتن بعضي ها از چشمات جاري ميشه رو بگيري. هميشه غمگين ترين و رنج آورترين لحظه ادم توسط همون کسي ساخته ميشه که شيرين ترين و به ياد ماندني ترين لحظه را براي آدم بوجود آورده
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:41 pm

کنار بغض های فرو خورده و در گلو مانده ام از دست او خیره می شوم در چشمانش و می خواهم در چشمانم حرف هایم را بخواند تا نکند حرمتش را بشکنم. می خواهم بفهمد سال ها پیش دوستش داشتم اما حالا نه انگار یادش می رود که همیشه این گونه آرام نیست لحظه های وحشیانه ی هجومش را از یاد برده لحظه هایی که با تازیانه های باد هم قسم می شود و موج ها را به شکار می فرستد همه چیز را می بلعد و می برد و می رود و آنگاه دوباره آرام می شود و من این دو رنگی اش را نمی خواهم

نمی خواهم حرمتش را بشکنم اما دیگر دوستش ندارم!!
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:41 pm

سلامم را تو پاسخ گوی با آنچه تو را دادم
که اینجا آدمک بسیار اما باز
تویی در شهر خاموشی
همه معنای فریادم
سلامم را تو پاسخ گوی با لبخند بی تزویر
بپرس احوال تنهایی من را
حال اینجایم
مپرس از اتفاق یاُس فرداها
مگو با ما چه خواهد کرد این تقدیر

غبارم من ، تو باران باش
جدایم کن ز این و آن
رها از منت بی مهر خاکی ها
سلام من صدای وسعت تنهایی ام
از انتهای غربتم در شب
سلام من همان امید تا صبح است
سلامم را تو پاسخ گوی
گر دست تمنای مرا خواهی که نگذاری
اگر خواهی که ننشینم تک و تنها
در این اندوه و حسرت های تکراری
سلامم را تو پاسخ گوی ...
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:42 pm

پشت پلکت
قصه ای از عشق پنهان
با دو دست شوق قلبم کاش می شد می نوشت
اما یکی آمد
و یک احساس از یاس تو پرپر شد
دلم انگار می فهمید در انبوه غریبی ها
رفاقت ها چو خنجر شد
و قصه در سکوت بی جوابی مرد
اینجا بود وقتیکه زمین آغاز حسرت شد
زمان پردازش بی وقفه ی تکرار غم ها بود
صدا راه فراری بود خود تاریک و بی روزن
و عشق
آواره ای بی سرزمین در راه نفرت شد
تمام سهم رویا از ترانه
تلخی یک حادثه از لحظه ی برخورد سنگ و شیشه ی ما بود
میان ماندن و مردن
نمی دانم ولی ایا ندامت را ندیمی بود ؟
یا در پشت دیدار دو بیگانه
کسی از آشنایی ساز می زد ؟
صدایی آشنا می گفت :
دراین بیراهه راهی هست
ولی حتی در اینجا هم نمی مانم
سخن های حکیمانه
خیالی خام بیش من را نیست
که من حتی خودم را هم نمیدانم..
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:42 pm

سلام بر غريبه
غريبه اي كه همچون من در تاريكي شب تو را ميجويد
تنهايي را در سكوت و سكوت را براي به تو انديشيدن دوست دارم
آري .آري

بگذار اعتراف كنم كه تويي
يگانه محبوبم تويي همه ي
وجودم
وتواي آن اميدي
كه
سالها
منتظرش
بودم
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:43 pm


تو غربت و تنهاییم

هیچکس نبوده جز تو

یاد و نگاه چشم من

بر کس نبوده جز تو

هرکس برد از یاد مرا

بازگشت نداشته جز تو
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:43 pm

از پيچ جاده ها بيا


تنهاييمو آتيش بزن


بذار كه آفتابي بشه


حال و هواي شب من


آسمونم بدون تو


صدتا ستاره كم داره


وقتي كه مي خواد طلوع كنه


خورشيدش رو جا ميزاره


از پشت ديوار سكوت


با اين ترانه قد بكش


بيا و خط دلخوشي


رو سايه هاي بد بكش


دلشوره دارم نكنه


توي سفر جا بموني


با بي خيالي طي كن


دلتنگيامو ندوني


بذار كه مهربونيات


دوباره باورم بشه


دستاي تو رو باغچمون


طرح بهار رو بكشه


از پشت ديوار سكوت


با اين ترانه قد بكش


بياو خط دلخوشي


رو سايه هاي بد بكش
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:43 pm

کاش دیدنت رویا نبود
گفته بودی می مانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
با صدایش آشنایم کرد و رفت
پشت پرچین شقایق که رسید
ناگهان تنها رهایم کرد و رفت
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:44 pm

يكي را دوست مي دارم ولي افسوس كه او هرگز نمي داند
نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من كه او را دوست مي دارم
ولي افسوس كه او هرگز نمي خواند
به برگ گل نوشتم من كه او را دوست مي دارم
ولي او گل را به زلف كودكي آويخت
تا او را بخنداند
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:44 pm

باران که ببارد
چه عاشق باشیم
چه محتاج نان شب
باران خواهد بارید
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:45 pm

با خود گناه نيست اگر گفتگو كنم
پرواز را براي خودم آرزو كنم
گاهي دم غروب دلتنگ ميشود
لك ميزند كمي با تو گفتگو كنم
عمري نشستم و سراغم نيامدي
بايد به درد بي كسي خويش خو كنم
هرجا كه فكر ميكنم امروز رفته ام
ديگر كجا نگاه تورا جست و جو كنم؟
خود را به هر دري كه زدم حاصلي نداشت
سوي كدام در نبسته است رو كنم؟
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:45 pm

همه ميگن از صدات بغض جدايي ميباره
نميبينند اشكام رو كه از گلايه ميباره
بخدا بغض صدام از دوري يارم نيست

بغضي ديگه است تو صدام قلبي گرفتارم نيست

صدای قلب دوست من
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:45 pm

مدتهاست دنبال کوچه ای میگردم پراز عطر نفسهای تو

مدتهاست که تورا در خوابهای روشن کودکی ام جست و جو میکنم

کنار خاطره های شیرین زندگی ام

لای صفحه سپید دفترم که از یک شب مهتابی لبریز است

گاهی چه زود گم میکنم تورا و گاهی چه دیر پیدا میکنم تورا

گاهی آرزو میکنم دوباره مثل کودکی شوم

که همبازی پروانه های سرگردان دشتهای بیکران

است.

آنگاه شب کنار بوته علفی بنشینم و صادقانه فریادت کنم

(دوستت دارم)
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:46 pm

دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
كسي كه خالي وجودم را از خود پر مي كرد
و پري دلم را با وجود خود خالي
دلم برای کسی تنگ است
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد
رفت
...... و پایان داد
کسی ....
کسی که من هميشه دلم برايش تنگ می شود

....كسي كه دوستش دارم ....

عاشقانــــــه هميشـــــــه تا ابد تاخود خداونـــــد!

...دلم براي تو تنگ است ...
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:47 pm

قصه دو ماهی


ما دو تا ماهی بودیم توی دریای کبود


خالی از اشکای شور از غم بود و نبود


پولکامون رنگارنگ روزامون خوب و قشنگ


آسمونمون یکی خونمون یه قلوه سنگ


خنده مون موجا رو تا ابرها می برد


وقتی دلگیر بودم اون غصه می خورد


تورهای ماهیگیرا وا نمی شد


عاشقی تو دربا تنها نمی شد


خواب مون مثل صدف پرمروارید نور


پر شد این قصه ی ما توی دریاهای دور


همیشه تک می زدیم به حبابای درشت


تا که مرغ ماهی خوار اومد و جفت مو کشت


دلش آتیش بگیره دل اون خونه خراب


دیگه نوبت منه سایش افتاده روی آب


بعد ما نوبت جفتای دیگس


روز مرگ زشت دلهای دیگس


ای خدا کاری نکن یادش بره


که یه ماهی این پایین منتظره


نمی خوام تنها باشم ماهی دریا باشم


دوست دارم که بعد از این تو قصه ها باشم


دقايقي تو زندگي هستن كه دلت براي كسي اونقدر تنگ ميشه كه


ميخواي اونو از رويات بيرون بكشي و تو دنياي واقعي بغلش كني
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:48 pm

كجا مي روي ؟
با تو هستم
اي رانده حتي از آينه
اي خسته حتي از خودت
كجاي اين همه رفتن
راهي به آرزوهاي آدمي يافتي ؟
كجاي اين همه نشستن
جايي براي ماندن ديدي ؟
سر به راه
رو به نمي داني تا كجا
چرا اتاقت را با خود مي بري ؟
چرا عكس هاي چند سالگي را به ماه نشان مي دهي ؟
خلوت كوچه ها را چرا به باد مي دهي ؟
يك لحظه در اين تا كجاي رفتن بمان
شايد آن كاغذ مچاله كه در باد مي دود
حرفي براي تو دارد
سطري نشاني راهي
خيالت من از اين همه فريب
كه در كتابخانه هاي دنيا به حرف مي آيند
و در روزنامه هاي تا غروب مي ميرند
چيزي نفهميده ام ؟
خيالت من از پنجره هاي باز خانه ي سالمندان
كه رو به از صبح توپ بازي
تا باي باي تيله ها و گلسر هاي رنگي حسرت مي كشند
چيزي نفهميده ام ؟
هنوز راهي از چشم هاي خيسم
رو به خاك بازي در باغ و
پله هاي شكسته ي روز دبستان
مي رود
هنوز بغضي ساده
رو به دفتري از امضاي بزرگ و يك بيست
كه جهان را به دل خالي ام مي بخشيد
مي شكند
حالا در اين بي كجايي پرشتاب
با كه اينقدر بلند حرف مي زني ؟
تمام چشم هاي شهري شده نگاهت مي كنند
كسي نيست ، با خودم حرف مي زنم
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:48 pm

باز بوی باورم خاکستریست
صفحه های دفترم خاکستریست

پیش از اینها حال دیگر داشتم
هر چه می گفتند باور داشتم

دیوها زهر هلاهل خورده اند
عشق ورزان مهر باطل خورده اند

باز هم بحث عقیل و مرتضی ست
آهن تفدیده مولا کجاست

نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است

نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است

دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد

مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها

در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز

سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ

گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها

من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیواره

با خودم گفتم تو عاشق نیستی
آگه از سر شقایق نیستی

غرق در دریا شدن کار تو نیست
شیعه مولا شدن کار تو نیست

نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است

نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است

دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد

مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها

در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز

سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ

گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها

من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیواره
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:49 pm

بود شمعي در غم پروانه اي

روشن و تنها به فکر چاره اي

شاپرک پروانه اي در فکر او

آتشي در جان او افکنده بود

درد پروانه ز درد شمع بود

شمع هم از درد پروانه فروزان گشته بود
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:50 pm

دل جدا و وا مانده نمیخواهم
دلي كه از تو بماند جدا نمي خواهم

دلي به پايت عاشقانه مي خواهم

دلي كه بسته به پاي تو تا هميشه دخيل

دلي كه در دل تو كرده خانه مي خواهم

دلي كه رفت و نيامد به پرتگاه جنون

دلي كه گريه كند بي بهانه مي خواهم

دلي غريب و دلي عاشق و دلي تنها

دلي براي غمت جاودانه مي خواهم
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:51 pm

دل ديونه ي عاشق ديگه طاقتي نداره

نگو تا اخر قصه قسمت من انتظاره


بي تو و بدون يادت لحظه هام پر از سكوته

بيا بشكن اين سكوت و ببين عاشق روبروته

روبروته ...!

شب من سياه و سرد ستاره چشماتو وا كن

نزار از نفس بي افتم من و از غصه رها كن


دل ديوانه تنها مثل دنيا بي وفا نيست

هر جاي دنيا كه باشي دل من از تو جدا نيست


دل ديونه ي عاشق ديگه طاقتي نداره

نگو تا اخر قصه قسمت من انتظاره
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:51 pm

به تقاص چه گناهي بايد اينجوري بسوزم
واسه ي يه اشتباهي چه اومد به حال و روزم
مگه من چه كرده بودم كه چنين شكسته قلبم
اه از اين خيال چشمات كه منو گرفته از من
رسم اين دوره زمونه شده عاشق كشي اما
بيچاره عاشق خسته كه شده تارك دنيا
حالا باز حرفاي مردم ميشينه توي خيالم
كي ميشه دل بسوزوني تو براي حال زارم
هميشه تو رو تو خوابها توي رويا ها مي بينم
براي يه لحظه ي ناب تو ي آغوشت مي شينم
ولي اين فقط يه خوابه منم و يه دل خسته
به خدا كه چشم به راهتم پشت اين دراي بسته
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شعرهاي گوناگون - صفحة 9 Empty رد: شعرهاي گوناگون

پست من طرف mahshid الجمعة مارس 21, 2008 5:52 pm

میشه شونه هاتو بهم قرض بدی ؟ آخه میخوام بهت تکیه کنم ... میخوام وقتی سرمو بلند میکنم تورو ببینم ... میخوام واسه تو لبخند بزنم ... یه لبخند و یه دنیا عشق نهفته ...


میشه قلبتو بهم بدی ؟ آخه میخوام هر وقت دلم برات تنگ میشه به تالاپ تلوپش گوش کنم و آروم بشم ... هر وقت مردم ، با من خاکش کن ... آخه نمیخوام یه نفر دیگه اونو بدست بیاره ...

میشه عطر نفس هاتو توی یه شیشه حبس کنی و بدی به پستچی که برام بیاره ؟ دوست دارم شیشه رو تو دستام بگیرم و حس کنم همین نزدیکی ، کنار خودم داری نفس میکشی ...

حالا یه شاخه گل بهم میدی ؟ یه گل سرخ ... آخه میدونی ؟ من هر وقت گل سرخ میبینم یاد تو می افتم ... بی اختیار به لبام نزدیکش میکنم و چشامو میبندم ... شونه هات ... قلبت ... نفسهات ... عشقت ... واسه من .!.
mahshid
mahshid
مدیر بخش اس ام اس
مدیر بخش اس ام اس

تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

صفحه 9 از 30 الصفحة السابقة  1 ... 6 ... 8, 9, 10 ... 19 ... 30  الصفحة التالية

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد