شعرهاي گوناگون
3 مشترك
صفحه 22 از 30
صفحه 22 از 30 • 1 ... 12 ... 21, 22, 23 ... 26 ... 30
رد: شعرهاي گوناگون
تو صدامو نشنیدی تو منو تنها گذاشتی
یا برات فرقی نداشتم تا جوابمو بیاری
من به دنبال تو بودم ، تو به فکر عشق تازه
من به عشق تو میسوختم اما تو حواس نداشتی
اما حالا خوب میدونی بودنو نبودن تو واسه من فرقی نداره
اما باز هم تو وجودم هنوزم یه جور سواله
روز آغاز دوباره روز عاشق شدن من
تو به من میگفتی عشقم میمیرم اگه نباشی
تو به من وعده میدادی تو غمو شادیم شریکی
دستمو تو دست میگیری واسه من قصه میسازی
تو با بوسه های زیبات منو دلگرم میکردی
تو با اون رقص و اداهات منو افسون میکردی
تو به من وقتی رسیدی همه آغاز شدم من
تو به من وقتی رسیدی پر پرواز شدم من
اما باورم نمیشه رفتی از کنارم
دیگه حتی اسم زیبات رفته از تو قاب قلبم
آخر قصه عشقم باز جدایی شد جدایی
دیگه حتی عکس زیبات همدمی نیست
در کنارم اما حالا نمی دونم چی شدو این عشق فنا شد
تو به فکر عشق فردا
من میون سیل غمها تک وتنها
خسته ام خسته دیروز خسته از روز جدایی
خسته از حال خرابم خسته از یاد دوبارت
یا برات فرقی نداشتم تا جوابمو بیاری
من به دنبال تو بودم ، تو به فکر عشق تازه
من به عشق تو میسوختم اما تو حواس نداشتی
اما حالا خوب میدونی بودنو نبودن تو واسه من فرقی نداره
اما باز هم تو وجودم هنوزم یه جور سواله
روز آغاز دوباره روز عاشق شدن من
تو به من میگفتی عشقم میمیرم اگه نباشی
تو به من وعده میدادی تو غمو شادیم شریکی
دستمو تو دست میگیری واسه من قصه میسازی
تو با بوسه های زیبات منو دلگرم میکردی
تو با اون رقص و اداهات منو افسون میکردی
تو به من وقتی رسیدی همه آغاز شدم من
تو به من وقتی رسیدی پر پرواز شدم من
اما باورم نمیشه رفتی از کنارم
دیگه حتی اسم زیبات رفته از تو قاب قلبم
آخر قصه عشقم باز جدایی شد جدایی
دیگه حتی عکس زیبات همدمی نیست
در کنارم اما حالا نمی دونم چی شدو این عشق فنا شد
تو به فکر عشق فردا
من میون سیل غمها تک وتنها
خسته ام خسته دیروز خسته از روز جدایی
خسته از حال خرابم خسته از یاد دوبارت
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
هر شب در رویاهایم تو را می بینم
احساست می کنم
این گونه است که تو را می شناسم
این گونه باش
با وجود هزار چم ها و فاصله ها
و کهکشان هایی که بین ماست
بیا و خودت را بنما
این گونه باش
دور- نزدیک – هر جا که هستی
ایمان دارم – ایمان دارم که قلبم ادامه خواهد داد
گرچه شب ها بسیارسخت اند
ادامه خواهم داد
تا یک بار دیگر تو در را بگشایی
و این جا هستی – این جا – در قلب من
و قلب ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد
عشق فقط یکبار به سراغ هر کس می آید
و برای یک عمر می آید
و نخواهد رفت تا ما برویم
و عشق همان بود که با تو وزیدم
یک بار و یک عمر
و از آن پس بدان آویختم
و تا همیشه
همه زندگی ام با آن پیش خواهد رفت
این جایی – تو این جایی
و من از هیچ چیز باکی ندارم
و می دانم که قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ما تا همیشه عاشق می مانیم
عاشق – جوان و ساده دل
و قلبم همچنان خواهد تپید
و من این را در قلبم جاودانه خواهم داشت
و قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد
احساست می کنم
این گونه است که تو را می شناسم
این گونه باش
با وجود هزار چم ها و فاصله ها
و کهکشان هایی که بین ماست
بیا و خودت را بنما
این گونه باش
دور- نزدیک – هر جا که هستی
ایمان دارم – ایمان دارم که قلبم ادامه خواهد داد
گرچه شب ها بسیارسخت اند
ادامه خواهم داد
تا یک بار دیگر تو در را بگشایی
و این جا هستی – این جا – در قلب من
و قلب ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد
عشق فقط یکبار به سراغ هر کس می آید
و برای یک عمر می آید
و نخواهد رفت تا ما برویم
و عشق همان بود که با تو وزیدم
یک بار و یک عمر
و از آن پس بدان آویختم
و تا همیشه
همه زندگی ام با آن پیش خواهد رفت
این جایی – تو این جایی
و من از هیچ چیز باکی ندارم
و می دانم که قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ما تا همیشه عاشق می مانیم
عاشق – جوان و ساده دل
و قلبم همچنان خواهد تپید
و من این را در قلبم جاودانه خواهم داشت
و قلبم همچنان ادامه خواهد داد
و ادامه خواهد داد
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
به خدا دست خودم نيست اگر می رنجم
يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقيم محزونم !
و به ياد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دليل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دليل از همه ی تيرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!!
يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقيم محزونم !
و به ياد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دليل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دليل از همه ی تيرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!!
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
هنوز ریشه زاییده در بهار منی به باغ عشق گل سرخ اعتبار منی
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
........................
گر نيايي تا قيامت انتظارت مي کشم. منت عشق از نگاه پر شرابت مي کشم.
ناز چندين ساله ي چشم خمارت مي کشم. تا نفس باقيست اينجا انتظارت مي کشم
..........................
عشق يعني قطره قطره آب شدن... در وفــور اشـک يـار گـــريان شـــدن عشق يعني بر دلي چيره شدن... دست از جان شستن و مـجنون شـــدن عشق يعني در حضور باران طوفان شدن... در کنار قاصدک رقصيدن و پرپر شدن عشق يعني در عميق قلب يار ساکن شدن... بر دامان وي افتادن و بي جان شدن عشق يعني در پي باد رفتن و راهي شدن... از فراز کوه ها بگذشتن و پيدا شدن
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
........................
گر نيايي تا قيامت انتظارت مي کشم. منت عشق از نگاه پر شرابت مي کشم.
ناز چندين ساله ي چشم خمارت مي کشم. تا نفس باقيست اينجا انتظارت مي کشم
..........................
عشق يعني قطره قطره آب شدن... در وفــور اشـک يـار گـــريان شـــدن عشق يعني بر دلي چيره شدن... دست از جان شستن و مـجنون شـــدن عشق يعني در حضور باران طوفان شدن... در کنار قاصدک رقصيدن و پرپر شدن عشق يعني در عميق قلب يار ساکن شدن... بر دامان وي افتادن و بي جان شدن عشق يعني در پي باد رفتن و راهي شدن... از فراز کوه ها بگذشتن و پيدا شدن
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
اول خیلی ساده بود می دیدمش و از نظر می گزراندمش.
کمی که گذشت حسی درون به وجود آمد! نمی دانستم چیست!فقط قلبم را می سوزاند! گذشت تا روابط بیشتر شد و من کم کم دانستم که غوغای درونم همان عشق بی افسار است! از آن به بعد اگر نمی دیدمش سخت افسرده و غمگین می شدم! روز به روز علاقه ام به او بیشتر می شد و کم کم داغ دوریه او باعث شد که نتوانم تحمل کنم و راز دل با او گفتم! از همان ابتدا مرا نفهمید! نمی دانستم آیا واقعا مرا دوست دارد یا نه! رفتارش مرا عذاب می داد! ولی نگاهش چیز دیگری می گفت! 2سال گذشت و من ندانستم که او مرا می خواهد یا نه! سرانجام انتظار به سر رسید و نامه معشوق مرا در دریایی از شادی غرق کرد! ولی بعد از آن همه چیز عوض شد و او شک کرد به عشق من! اینجاست که زبان دیگر قادر به توصیفه احساس نیست! آیا این پاسخ عشق من بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی من تا ابد دوستش دارم و فراموشش نخواهم کرد!
ولی او هنوز نمی داند......................................!!!! !!!!!!!!!!
کمی که گذشت حسی درون به وجود آمد! نمی دانستم چیست!فقط قلبم را می سوزاند! گذشت تا روابط بیشتر شد و من کم کم دانستم که غوغای درونم همان عشق بی افسار است! از آن به بعد اگر نمی دیدمش سخت افسرده و غمگین می شدم! روز به روز علاقه ام به او بیشتر می شد و کم کم داغ دوریه او باعث شد که نتوانم تحمل کنم و راز دل با او گفتم! از همان ابتدا مرا نفهمید! نمی دانستم آیا واقعا مرا دوست دارد یا نه! رفتارش مرا عذاب می داد! ولی نگاهش چیز دیگری می گفت! 2سال گذشت و من ندانستم که او مرا می خواهد یا نه! سرانجام انتظار به سر رسید و نامه معشوق مرا در دریایی از شادی غرق کرد! ولی بعد از آن همه چیز عوض شد و او شک کرد به عشق من! اینجاست که زبان دیگر قادر به توصیفه احساس نیست! آیا این پاسخ عشق من بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی من تا ابد دوستش دارم و فراموشش نخواهم کرد!
ولی او هنوز نمی داند......................................!!!! !!!!!!!!!!
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
روزي کـه دلـم پيش دلت بود گرو/ دستان مـرا سخت فشردي کـه نرو
روزي که دلت به ديگري مايل شد / کـفـشـان مـرا جفت نمودي که برو.
......................................
دردناكتر از بيماري عشق راهيچ حكيمي به چشم نديده است وانسان دچارهردرد سختي هم باشد،دردعشق او بر تمامي دردهاي دنيا برتر است
................................
شنبه: با نگاهي عاشقانه مست شدم! يكشنبه: به او گفتم گرفتارت شدم. دوشنبه: همچو ليلي عاشق صحرا شدم! سه شنبه: بي وفايي كرد و من گريان شدم. چهارشنبه: اسير هجرانش شدم. پنج شنبه: او رفت و من درعاشقي فاني شدم! جمعه: بي او تنها شدم و از تنهايي مردم...!
روزي که دلت به ديگري مايل شد / کـفـشـان مـرا جفت نمودي که برو.
......................................
دردناكتر از بيماري عشق راهيچ حكيمي به چشم نديده است وانسان دچارهردرد سختي هم باشد،دردعشق او بر تمامي دردهاي دنيا برتر است
................................
شنبه: با نگاهي عاشقانه مست شدم! يكشنبه: به او گفتم گرفتارت شدم. دوشنبه: همچو ليلي عاشق صحرا شدم! سه شنبه: بي وفايي كرد و من گريان شدم. چهارشنبه: اسير هجرانش شدم. پنج شنبه: او رفت و من درعاشقي فاني شدم! جمعه: بي او تنها شدم و از تنهايي مردم...!
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
بدترین درد این نیست که..................... عشقت بمیره
بدترین درد این نیست که.....................به اونی که دوستش داری نرسی
بدترین درد این نیست که.....................عشقت بهت نارو بزنه
بدترین درد اینه که..............................یکی رو دوست داشته باشی و اون ندونه
..........................
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی بر میگرده نگات میکنه، بدون براش مهمی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته...
.........................
شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه ،
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ،
مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه ،
ولی تو اون رو نمی بینی!
بدترین درد این نیست که.....................به اونی که دوستش داری نرسی
بدترین درد این نیست که.....................عشقت بهت نارو بزنه
بدترین درد اینه که..............................یکی رو دوست داشته باشی و اون ندونه
..........................
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی بر میگرده نگات میکنه، بدون براش مهمی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته...
.........................
شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه ،
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ،
مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه ،
ولی تو اون رو نمی بینی!
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
گل نیلوفر
يه روز وقتي به گل نيلوفر نگاه مي کردم ترس تمام وجودمو برداشت که
شايد منم يه روز مثل گل نيلوفر تنها بشم.
سريع از کنار مرداب دور شدم.حالا وقتي که مي بينم خودم مرداب شدم
دنبال يه گل نيلوفر مي گردم که از تنهائي نميرم.
وحالا مي فهمم گل نيلوفر مغرور نيست اون خودشو وقف مرداب کرده...!
راستي من مردابم وتو زندگيت را وقف من کردي؟نکند اين حقيقت داشته باشد!
ميون خواب و بيداري،تو اين دنياي تکراري
بدون تو نميمونم
يه روز وقتي به گل نيلوفر نگاه مي کردم ترس تمام وجودمو برداشت که
شايد منم يه روز مثل گل نيلوفر تنها بشم.
سريع از کنار مرداب دور شدم.حالا وقتي که مي بينم خودم مرداب شدم
دنبال يه گل نيلوفر مي گردم که از تنهائي نميرم.
وحالا مي فهمم گل نيلوفر مغرور نيست اون خودشو وقف مرداب کرده...!
راستي من مردابم وتو زندگيت را وقف من کردي؟نکند اين حقيقت داشته باشد!
ميون خواب و بيداري،تو اين دنياي تکراري
بدون تو نميمونم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
عمرمان کوتاه است
مهم نيست چند بهار در کنار هم زندگي کنيم باور کنيد مهم اين است که يادمان باشد
در پايان زندگي خيلي از ما خواهيم گفت: کاش فقط چند لحظه بيشتر فرصت داشتيم تا خوب بهم نگاه کنيم و همه ناگفته هاي مهر آميز يک عمر را در چند ثانيه بگوييم اي کاش با خاطره ها زندگي نميکرديم
مهم نيست چند بهار در کنار هم زندگي کنيم باور کنيد مهم اين است که يادمان باشد
در پايان زندگي خيلي از ما خواهيم گفت: کاش فقط چند لحظه بيشتر فرصت داشتيم تا خوب بهم نگاه کنيم و همه ناگفته هاي مهر آميز يک عمر را در چند ثانيه بگوييم اي کاش با خاطره ها زندگي نميکرديم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
کي با اشکاي تو يه اسمون ستاره ساخت کي بود که به نگاه تو دلش رو عاشقونه باخت کي بود که با نگاه تو خواب و خيال عشق و ديد کي بود که تنها واسه تو از همه دنيا دل بريد نگو کي بود کجايي بوداونکه برات ديوونه بود رو خط به خط زندگيش از عشق تو نشونه بود من بودم اونکه دلشوساده به پاي تو گذاشت اونکه واسش بودن تو به غير غم چيزي نداشت من بودم اونکه دل اخر عشق تورو خوند اونکه به جاي عاشقي حسرتشو به دل نشوند حسرت دوست داشتن تو هميشگي بود.
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
هنوز ریشه زاییده در بهار منی به باغ عشق گل سرخ اعتبار منی
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
......................
ميداني چه مي شود وقتي تمام احساساتت و عشقت را جمع كني و همه را به يك نفر هديه كني ..! مايه نشاطش باشي و تمام تلاشت شاد نگهداشتن او باشد . اما او بي اعتنا باشد و بي تفاوت . اينچنين است كه لحظه هاي خاموشي جان مي گيرد
......................
سهراب ،گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی..... گفتی زبر باران باید رفت ! رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را ،نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید .فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
......................
ميداني چه مي شود وقتي تمام احساساتت و عشقت را جمع كني و همه را به يك نفر هديه كني ..! مايه نشاطش باشي و تمام تلاشت شاد نگهداشتن او باشد . اما او بي اعتنا باشد و بي تفاوت . اينچنين است كه لحظه هاي خاموشي جان مي گيرد
......................
سهراب ،گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی..... گفتی زبر باران باید رفت ! رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را ،نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید .فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
براش بنویس دوستت دارم. آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته , به این سادگیا پاک شدنی نیست . گرچه پاره کردن یک کاغذ از شکستن یک قلب هم ساده تره ولی تو بنویس .. تو ... بنویس
......................
گفتمش دل می خری؟! پرسید چند؟!
گفتمش دل مال تو تنها بخند.
خنده کرد و دل زدستانم ربود.
تا به خود باز آمدم او رفته بود.
دل زدستش روی خاک افتاده بود.
جای پایش روی دل جا مانده بود
...........................
......................
گفتمش دل می خری؟! پرسید چند؟!
گفتمش دل مال تو تنها بخند.
خنده کرد و دل زدستانم ربود.
تا به خود باز آمدم او رفته بود.
دل زدستش روی خاک افتاده بود.
جای پایش روی دل جا مانده بود
...........................
اين مطلب آخرين بار توسط magic20 در الإثنين أبريل 07, 2008 8:53 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
...........................
نمی نویسم ..... چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی حرف نمی زنم ..... چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی نگاهت نمی كنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی صدایت نمی زنم ..... زیرا اشك های من برای تو بی فایده است فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام
...........................
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
...........................
نمی نویسم ..... چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی حرف نمی زنم ..... چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی نگاهت نمی كنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی صدایت نمی زنم ..... زیرا اشك های من برای تو بی فایده است فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام
...........................
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبیه روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمی رد
اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبیه روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمی رد
اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
فکر می کردم تو رو دیدن یه تولد یه طلوع تو غروب آشنایی
ندونستم که رسیدن یه بهونست یه بهونه واسه لحظه جدایی...جدایی
.
.
ندونستم نرسیده تو شروع قصه میری آرزوی زندگی رو میری و از می گیری
ندونستم که رسیدن یه بهونست واسه رفتن واسه پرپر شدن تو واسه ویرون شدن من
بی تو غریب غربت آماده ی شکستنم
با من بمون بمون بمون
با من که عاشقت منم..................................منم
ندونستم که رسیدن یه بهونست یه بهونه واسه لحظه جدایی...جدایی
.
.
ندونستم نرسیده تو شروع قصه میری آرزوی زندگی رو میری و از می گیری
ندونستم که رسیدن یه بهونست واسه رفتن واسه پرپر شدن تو واسه ویرون شدن من
بی تو غریب غربت آماده ی شکستنم
با من بمون بمون بمون
با من که عاشقت منم..................................منم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
براي آخرين بار خدا كنه بباره
تو اين شب كويري يه قطره از ستاره
هميشه بودي و من تو رو نديدم انگار
بگو بگو كه هستي براي آخرين بار
وقتي دوري تنهاييم نزديكه
قلبم بي تو ميترسه تاريكه
چه لحظه ها كه بي تو يكي يكي گذشتن
عمرمو بردن اما يه لحظه بر نگشتن
تو چشم من نگاه كن منو به گريه نسپار
حالا كه با تو هستم براي اولين بار
وقتي دوري تنهاييم نزديكه
قلبم بي تو ميترسه تاريكه
تو اين شب كويري يه قطره از ستاره
هميشه بودي و من تو رو نديدم انگار
بگو بگو كه هستي براي آخرين بار
وقتي دوري تنهاييم نزديكه
قلبم بي تو ميترسه تاريكه
چه لحظه ها كه بي تو يكي يكي گذشتن
عمرمو بردن اما يه لحظه بر نگشتن
تو چشم من نگاه كن منو به گريه نسپار
حالا كه با تو هستم براي اولين بار
وقتي دوري تنهاييم نزديكه
قلبم بي تو ميترسه تاريكه
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
نه میشه باورت کنم نه میشه از تو رد بشم
نه میشه خوب من بشی نه میشه با تو بد بشم
نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندن منی نه می تونم رهات کنم
نه میتونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصمو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
چجوری از تو بگذرم تویی که معنیه منی
تویی که از منی اگر تیشه به ریشه می زنی
نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه هم نفس
نه با تو جای موندنه نه مونده جای پیش و پس
نه میتونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصمو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
نه میشه با تو باشمو اسیر دست غم نشم
فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم
نه میشه خوب من بشی نه میشه با تو بد بشم
نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندن منی نه می تونم رهات کنم
نه میتونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصمو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
چجوری از تو بگذرم تویی که معنیه منی
تویی که از منی اگر تیشه به ریشه می زنی
نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه هم نفس
نه با تو جای موندنه نه مونده جای پیش و پس
نه میتونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصمو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
نه میشه با تو باشمو اسیر دست غم نشم
فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
بزار خیال کنم هنوز ترانه هامو میشنوی
هنوز هوامو داریوهنوز صدامو میشنوی
بزار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم
اگه تموم قصمون هنوز ترانه سازتم
بزار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی
روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی
بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی
تویی که قصه طلوع عشقو گفتیو دوستت دارمو نگفتی گفتیو دوستت دارمو نگفتی
بزار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش
اونیکه وقتی تنهایی پر میشی از خاطره هاش
اون که هنوز دوسش داری اون که هنوز هم نفسه
بزار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه
دوباره فال حافظو دوباره توی فالمی
بزار خیال کنم بزار اگر چه بی خیالمی
بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی
تویی که قصه طلوع عشقو گفتیو دوستت دارمو نگفتی گفتیو دوستت دارمو نگفتی
هنوز هوامو داریوهنوز صدامو میشنوی
بزار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم
اگه تموم قصمون هنوز ترانه سازتم
بزار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی
روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی
بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی
تویی که قصه طلوع عشقو گفتیو دوستت دارمو نگفتی گفتیو دوستت دارمو نگفتی
بزار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش
اونیکه وقتی تنهایی پر میشی از خاطره هاش
اون که هنوز دوسش داری اون که هنوز هم نفسه
بزار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه
دوباره فال حافظو دوباره توی فالمی
بزار خیال کنم بزار اگر چه بی خیالمی
بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی
تویی که قصه طلوع عشقو گفتیو دوستت دارمو نگفتی گفتیو دوستت دارمو نگفتی
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
نه نه نه اين قرارمون نبود تو بي خبر بري
من خسته شم كه تو بي هم سفر بري
نه نه نه اين قرارمون نبود من رنگ شب بشم
تو سر سپرده شي من جون به لب بشم
باور نمي كنم اي تو خود تويي اين تو كه از خودش بي خود شده تويي
باور نمي كنم عشق مني هنوز گاهي به قلب من سر مي زني هنوز
وقتي زندوني تو هوس مثل پروازي تو قفس
اين رسم همراهي نشد اي هم نفس
وقتي دستت از من جداست
سرگردونه بي هم صداست
انگار دستت با دست من نا آشناست
باور نمي كنم اي تو خود تويي اين تو كه از خودش بي خود شده تويي
باور نمي كنم عشق مني هنوز گاهي به قلب من سر مي زني هنوز...................باور نمي كنم
من خسته شم كه تو بي هم سفر بري
نه نه نه اين قرارمون نبود من رنگ شب بشم
تو سر سپرده شي من جون به لب بشم
باور نمي كنم اي تو خود تويي اين تو كه از خودش بي خود شده تويي
باور نمي كنم عشق مني هنوز گاهي به قلب من سر مي زني هنوز
وقتي زندوني تو هوس مثل پروازي تو قفس
اين رسم همراهي نشد اي هم نفس
وقتي دستت از من جداست
سرگردونه بي هم صداست
انگار دستت با دست من نا آشناست
باور نمي كنم اي تو خود تويي اين تو كه از خودش بي خود شده تويي
باور نمي كنم عشق مني هنوز گاهي به قلب من سر مي زني هنوز...................باور نمي كنم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری
دل به هرکس دادم او زد به قلبم خنجری
من سخاوت دیده ام دل را به هرکس می دهم
شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام
............................
دل به هرکس دادم او زد به قلبم خنجری
من سخاوت دیده ام دل را به هرکس می دهم
شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام
............................
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
زيبايي عشق در اين است كه روي آب راه مي رود و غرق نمي شودولي بنده ي
حقير مي گويم : زيبايي عشق در اين است كه مي سوزاند اما جاي سوختگي ات
را به هيچ كس نمي تواني نشان بدهی...
محبت مثل سكه مي مونه اگه بيفته تو قلك دل نمي شه درش آورد اگه
هم بخواي درش بياري بايد دلو بشكني.......
اگه هيچ وقت به عشقت نرسي اون وقت تا آخر عمر دوستش داري ولي اگه
بهش برسي مي فهمي كه عشق هيچ وقت وجود نداشته و نخواهد داشت ...
عشق اونه كه بهش نرسي..
مي دوني دوست يعني چي؟ د: داشتنه / و :اوني كه / س : ستايش كردنش / ت : تمومي نداره
شيمي نخوندم ولي ميدونم اگه عشق نباشه ملكول هاي هيدروژن و اكسيژن
نمي تونن اينقدر همديگرو فشار بدن كه اشك جفتشون در بياد.....
جنگل خودشو با درخت تعريف مي كنه... دريا خودشو با آب...
كوه خودشو با سنگ... و من خودم رو با تو.......
ديگه از چشمم افتادي نگران نباش افتادي تو قلبم...!
گل هديه ي خداست كه آن را از بهشت براي نيكوكاران فرستاده است مثل گل باشيم: سرشار
از خوبي اما خاموش بي صدا مي آيد و بي صدا مي رود در حاليكه همه ي هستي اش ايثار
و گذشت است مثل گل باشيم گرچه عمرمان نيز به كوتاهي گل باشد...
زندگي ما ل تو مرگ مال من ... راحتي مال تو رنج ما ل من... شادي مال تو غم مال من...
همه چيز مال تو ولي تو مال من.....
حقير مي گويم : زيبايي عشق در اين است كه مي سوزاند اما جاي سوختگي ات
را به هيچ كس نمي تواني نشان بدهی...
محبت مثل سكه مي مونه اگه بيفته تو قلك دل نمي شه درش آورد اگه
هم بخواي درش بياري بايد دلو بشكني.......
اگه هيچ وقت به عشقت نرسي اون وقت تا آخر عمر دوستش داري ولي اگه
بهش برسي مي فهمي كه عشق هيچ وقت وجود نداشته و نخواهد داشت ...
عشق اونه كه بهش نرسي..
مي دوني دوست يعني چي؟ د: داشتنه / و :اوني كه / س : ستايش كردنش / ت : تمومي نداره
شيمي نخوندم ولي ميدونم اگه عشق نباشه ملكول هاي هيدروژن و اكسيژن
نمي تونن اينقدر همديگرو فشار بدن كه اشك جفتشون در بياد.....
جنگل خودشو با درخت تعريف مي كنه... دريا خودشو با آب...
كوه خودشو با سنگ... و من خودم رو با تو.......
ديگه از چشمم افتادي نگران نباش افتادي تو قلبم...!
گل هديه ي خداست كه آن را از بهشت براي نيكوكاران فرستاده است مثل گل باشيم: سرشار
از خوبي اما خاموش بي صدا مي آيد و بي صدا مي رود در حاليكه همه ي هستي اش ايثار
و گذشت است مثل گل باشيم گرچه عمرمان نيز به كوتاهي گل باشد...
زندگي ما ل تو مرگ مال من ... راحتي مال تو رنج ما ل من... شادي مال تو غم مال من...
همه چيز مال تو ولي تو مال من.....
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
هنوز ریشه زاییده در بهار منی به باغ عشق گل سرخ اعتبار منی
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
...............................
هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله من دور نیست / لیک چشم و گوش را آن نور نیست
.................................
خسته ام از این همه دیوار خسته از این روزهای هر روزه تکرار!
خسته از همیشه در شب نشستن کمی ضرباهنگ دلم را آرام تر کن.
تا آنجا که فاصله ای نباشد میان دستهای من و تو. تا آنجا که بدانم نگاهت را هنوز از من نگرفته ای!
من دلم می گیرد وقتی دست های مهربانت را گم کرده باشم. من دلم می گیرد
وقتی دیگر از پشت پنجره های عشق نگاهم نکنی ای مهربانم!
می دانم! می دانم هنوز که در پوست شب زندانی ام می توانم
شب و غروب و کف و باد و موج می میرند تو ای کرانه آرام ماندگار منی
...............................
هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله من دور نیست / لیک چشم و گوش را آن نور نیست
.................................
خسته ام از این همه دیوار خسته از این روزهای هر روزه تکرار!
خسته از همیشه در شب نشستن کمی ضرباهنگ دلم را آرام تر کن.
تا آنجا که فاصله ای نباشد میان دستهای من و تو. تا آنجا که بدانم نگاهت را هنوز از من نگرفته ای!
من دلم می گیرد وقتی دست های مهربانت را گم کرده باشم. من دلم می گیرد
وقتی دیگر از پشت پنجره های عشق نگاهم نکنی ای مهربانم!
می دانم! می دانم هنوز که در پوست شب زندانی ام می توانم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
در جستجوی امید در پشت پرده های مه راه پر پیچ و خم زندگی را طی می کنم.
او که نامش باعث آرامش و یادش آسایش است او که اشتیاق دیدارش وصف ناپذیر
است او که با یادش راه هزار ساله یک شبه می شود. می روم شاید روزی به او برسم!
............................
گاه آنقدر تنهایم که احساس می کنم حتی یاس های باغچه هم از من روی بر می گردانند.
گاهی آنقدر غریبم که احساس می کنم خاطرات خوب گذشته به من بی اعتنایی می کنند
و خورشید گرما و طراوتش را از اتاقم دریغ می کند و مرا به دست سایه ها می سپارد.
او که نامش باعث آرامش و یادش آسایش است او که اشتیاق دیدارش وصف ناپذیر
است او که با یادش راه هزار ساله یک شبه می شود. می روم شاید روزی به او برسم!
............................
گاه آنقدر تنهایم که احساس می کنم حتی یاس های باغچه هم از من روی بر می گردانند.
گاهی آنقدر غریبم که احساس می کنم خاطرات خوب گذشته به من بی اعتنایی می کنند
و خورشید گرما و طراوتش را از اتاقم دریغ می کند و مرا به دست سایه ها می سپارد.
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
لبریزم
ار حرفهایی که فقط گفته می شوند تا شاید باری از دل بردارند.حرفهایی که دیگران رو دل تنگ می کنه و دلم رو خالی
دلگیرم
از خودم و دلگیر از تو از یک نواختی این به ظاهر زندگی از روزهای نویی که اومدن و اومدنشون هیچ انگیزه ای برای زیستن برایم عیدی نیاورد
بگزار تهی شوم از این همه دلگیری از اسمان ابری بهاری با من بگو یا از رفتن زمستان بگو ار ستاره ها از ماه فرقی نمی کنه فقط با من حرف بزن
دلنوشته هام بهانه ای بیش نبود....فقط باورم کن که دلتنگم
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
لبریزم
ار حرفهایی که فقط گفته می شوند تا شاید باری از دل بردارند.حرفهایی که دیگران رو دل تنگ می کنه و دلم رو خالی
دلگیرم
از خودم و دلگیر از تو از یک نواختی این به ظاهر زندگی از روزهای نویی که اومدن و اومدنشون هیچ انگیزه ای برای زیستن برایم عیدی نیاورد
بگزار تهی شوم از این همه دلگیری از اسمان ابری بهاری با من بگو یا از رفتن زمستان بگو ار ستاره ها از ماه فرقی نمی کنه فقط با من حرف بزن
دلنوشته هام بهانه ای بیش نبود....فقط باورم کن که دلتنگم
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
وقتيکه با اون شخص بخصوص هستي ..تظاهر ميکني که بهش بي اعتنايي ..ولي وقتيکه اون دور و اطراف نيست .چشمات دنبالش ميگرده....
اين همون وقتيه که تو عاشقي....
کسي هست که هميشه باعث شادي تو ميشه..نگاهت و توجه ات فقط واسه اون شخص بخصوص هست...پس تو عاشقي
اگرچه از اون شخص به خصوص انتظار نميره که واسه رسيدن صحيح و سالمش به مقصد خبر بده و تلفنت هم زنگ نمي زنه ..ولي بي صبرانه در انتظار تلفنش هستي....
اين همون زماني هست که عاشقي
اگه واسه دريافت يه ايميل هر چند کوتاه از اون شخص هيجان زده تر از ايميل هاي بلند بقيه افراد هستي...
تو عاشقي...
وقتيکه تو مي فهمي که نميتوني همه ايميل ها و اس-ام -اس هاي تلفنت رو پاک کني چون يه دونه اس -ام- اس يا ايميلش مال اون شخص بخصوص هست.
.تو عاشقي
وقتيکه بهت 2 تا بليط مجاني واسه سينما ميدن و تو بدون شک به اون شخص فکر ميکني..
پس تو عاشقي
تو به طور مداوم به خودت تلقين ميکني که :**بابا اون شخص بخصوص فقط يه دوست ساده هست.**ولي در عين حال نميتوني جذابيت هاي ذاتي اون رو ناديده بگيري...
اين همون زماني هست که عاشق شده اي
در مدت زماني که اين متن رو ميخوندي ..اگه تصوير شخص بخصوصي هي تو فکرت نقش مي بست و ياد اون ميکردي
پس تو عاشق همون آدم شده اي
اين همون وقتيه که تو عاشقي....
کسي هست که هميشه باعث شادي تو ميشه..نگاهت و توجه ات فقط واسه اون شخص بخصوص هست...پس تو عاشقي
اگرچه از اون شخص به خصوص انتظار نميره که واسه رسيدن صحيح و سالمش به مقصد خبر بده و تلفنت هم زنگ نمي زنه ..ولي بي صبرانه در انتظار تلفنش هستي....
اين همون زماني هست که عاشقي
اگه واسه دريافت يه ايميل هر چند کوتاه از اون شخص هيجان زده تر از ايميل هاي بلند بقيه افراد هستي...
تو عاشقي...
وقتيکه تو مي فهمي که نميتوني همه ايميل ها و اس-ام -اس هاي تلفنت رو پاک کني چون يه دونه اس -ام- اس يا ايميلش مال اون شخص بخصوص هست.
.تو عاشقي
وقتيکه بهت 2 تا بليط مجاني واسه سينما ميدن و تو بدون شک به اون شخص فکر ميکني..
پس تو عاشقي
تو به طور مداوم به خودت تلقين ميکني که :**بابا اون شخص بخصوص فقط يه دوست ساده هست.**ولي در عين حال نميتوني جذابيت هاي ذاتي اون رو ناديده بگيري...
اين همون زماني هست که عاشق شده اي
در مدت زماني که اين متن رو ميخوندي ..اگه تصوير شخص بخصوصي هي تو فکرت نقش مي بست و ياد اون ميکردي
پس تو عاشق همون آدم شده اي
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
صفحه 22 از 30 • 1 ... 12 ... 21, 22, 23 ... 26 ... 30
صفحه 22 از 30
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد