شعرهاي گوناگون
3 مشترك
صفحه 5 از 30
صفحه 5 از 30 • 1, 2, 3, 4, 5, 6 ... 17 ... 30
رد: شعرهاي گوناگون
يادت باشه اگه يك روز فكر كردي نبودن يه كسي بهتر از بودنش چشمات و ببند و اون لحظه اي كه اون كنارت نباشه و به خاطر بيار اگه چشمات خيس شد بدون داري به خودت دروغ ميگي و هنوز دوستش داري
يا رب چه چشمه ايست محبت كه من از آن يك قطره آب خوردم و دريا گريستم
يا رب چه چشمه ايست محبت كه من از آن يك قطره آب خوردم و دريا گريستم
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
ي گفت عا شقم، دوستش دارم و بدون او هيچم و براي او زنده هستم... او رفت و تنها ماند ....زندگي کرد و معشوق را فراموش کرد... از او پرسيدم از عشق چه مي داني ؟ برايم از عشق بگو....گفت:عشق اتفاق است بايد بشيني تا بيفتد!!!گفت: عشق آسو دگيست, خيال است... خيالي خوش...گفت:ماندن است ....فرو رفتن در خود است....گفت:خواستن و گرفتن و براي خود کردن است....گفت: عشق ساده ست ، همين جاست دم دست و دنيا پر شده از عشقهاي زود....گفت: عشق دروغي بيش نيست
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
يک نفر... يک جايي... تمام رؤيايش لبخند توست وزماني که به تو فکر ميکنه احساس ميکنه که زندگي واقعا با ارزشه پس هر گاه احساس تنهايي کردي اين حقيقت رو به خاطر داشته باش. يک نفر ... يک جاي... در حال فکر کردن به توست
يکي ميدونه كه دوستش داري، يکي نميدونه دوستش داري! بيچاره اوني که فکر ميکنه دوستش داري!!
يکي ميدونه كه دوستش داري، يکي نميدونه دوستش داري! بيچاره اوني که فکر ميکنه دوستش داري!!
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
1 يه روز عشق از دوستي پرسيد : تفاوت من و تو در چيست ؟ دوستي گفت من ديگران را به سلامي آشنا ميکنم تو به نگاهي ... من آنان را با دروغ جدا ميکنم تو با مرگ.
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
يکی بود يکی نبود....وقتی اين يکی بود اون يکی نبود وقتی اون يکی بود اين يکی نبود... خلاصه ما هم نفهميديم که کی بود و کی نبود امّا فهميديم که هيچوقت اون يکی با اين يکی نبود
يك روز مي بوسمت ! فوقش خدا مرا مي برد جهنم ! فوقش مي شوم ابليس ! آنوقت تو هم به خاطر اين كه يك « ابليس » تو را بوسيده ، جهنمي مي شوي ! جهنم كه آمدي ، من آن جا پيدايت مي كنم و از لج خدا هر روز مي بوسمت ! واي خدا ! چه صفايي پيدا مي كند جهنم
يك روز مي بوسمت ! فوقش خدا مرا مي برد جهنم ! فوقش مي شوم ابليس ! آنوقت تو هم به خاطر اين كه يك « ابليس » تو را بوسيده ، جهنمي مي شوي ! جهنم كه آمدي ، من آن جا پيدايت مي كنم و از لج خدا هر روز مي بوسمت ! واي خدا ! چه صفايي پيدا مي كند جهنم
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
يک دعاي زيبا :از خدا خواستم عادتهاي زشت را ترکم دهد. خدا فرمود خودت بايد آنها را رها کني. از او خواستم فرزند معلولم را شفا دهد . فرمود :لازم نيست روحش سالم است. جسم هم که موقت است. ازاو خواستم لا اقل به من صبر عطا کند. فرمود:صبر:حاصل سختي و رنج است. عطا کردني نيست: آموختني استگفتم: مرا خوشبخت کن . فرمود:نعمت از من خوشبخت شدن از تاز او خواستم مرا گرفتار دردو عذاب نکند فرمود: رنج از دلبستگي هاي دنيايي جدا و به من نزديک ترت ميکندو
يك دعا مي كنم بگين آمين.... خدايا آنكه در تنهاترين تنهاييم تنهاي تنهايم گذاشت خواهشي دارم... تو در تنهاترين تنهاييش تنهاي تنهايش نزار
يك دعا مي كنم بگين آمين.... خدايا آنكه در تنهاترين تنهاييم تنهاي تنهايم گذاشت خواهشي دارم... تو در تنهاترين تنهاييش تنهاي تنهايش نزار
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
وقتی تو چشمات نگاه می کنم
حالم ازت بهم می خوره ولی تو فکر می کنی من
احساس می کنم با تمام وجود دوستت دارم
خيلی مسخرست
وقتی بهت می گم دوستت دارم
تو فکر می کنی
معنيش اينه که انقدر بهت اطمينان دارم که مهمترين رازم رو بهت می گم
اما اشتباه می کنی
وقتی بهت می گم دوستت دارم
واسه اينه که می خوام دستت بندازم ولی تو فکر می کنی من
دلم می خواد با ذره ذره وجودت عشقم رو حس کنی
ولی کدوم عشق؟
و اينو بدون اگه يه روز بری
از خوشحالی پر در ميارم اما نمی دونم چرا تو فکر می کنی
من بدون تو ميمرم
حالا لطفا يکبار ديگه اينو از اول يک خط در ميان بخون
احساس واقعی من اينه
حالم ازت بهم می خوره ولی تو فکر می کنی من
احساس می کنم با تمام وجود دوستت دارم
خيلی مسخرست
وقتی بهت می گم دوستت دارم
تو فکر می کنی
معنيش اينه که انقدر بهت اطمينان دارم که مهمترين رازم رو بهت می گم
اما اشتباه می کنی
وقتی بهت می گم دوستت دارم
واسه اينه که می خوام دستت بندازم ولی تو فکر می کنی من
دلم می خواد با ذره ذره وجودت عشقم رو حس کنی
ولی کدوم عشق؟
و اينو بدون اگه يه روز بری
از خوشحالی پر در ميارم اما نمی دونم چرا تو فکر می کنی
من بدون تو ميمرم
حالا لطفا يکبار ديگه اينو از اول يک خط در ميان بخون
احساس واقعی من اينه
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی، اگه
پروانه نبود تو فراموش میشدی، آره پروانه شدم که
پرام سوخته شه تا آتیش دل تو به دلم دوخته شه. که
بسوزه پر و بالم تا که راحت شه خیالم.......
پروانه نبود تو فراموش میشدی، آره پروانه شدم که
پرام سوخته شه تا آتیش دل تو به دلم دوخته شه. که
بسوزه پر و بالم تا که راحت شه خیالم.......
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
در کوی نیکنامان ما را گذر نداداند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
mahshid- مدیر بخش اس ام اس
- تعداد پستها : 1666
تاريخ التسجيل : 2008-02-21
رد: شعرهاي گوناگون
:
باز ای باران ببار
بر تمام لحظه های بی بهار
بر تمام لحظه های خشک خشک
بر تمام لحظه های بی قرار
باز ای باران ببار
بر تمام پیکرم موی سرم
بر تــمـام شـعــرهــای دفـــتـرم
بر تمام واژه های انتظار
باز ای باران ببار
بر تمام صفحه های زندگیم
برطـــلــوع اولــیـن دلـدادگــیــم
بر تمام خاطرات تلخ و تار
باز ای باران ببار
غصه های صبح فردا را بشوی
تـشــنگی ها خـسـتـگی ها را بـشـوی
بـــاز ای بـــاران بــبـــار
باز ای باران ببار
بر تمام لحظه های بی بهار
بر تمام لحظه های خشک خشک
بر تمام لحظه های بی قرار
باز ای باران ببار
بر تمام پیکرم موی سرم
بر تــمـام شـعــرهــای دفـــتـرم
بر تمام واژه های انتظار
باز ای باران ببار
بر تمام صفحه های زندگیم
برطـــلــوع اولــیـن دلـدادگــیــم
بر تمام خاطرات تلخ و تار
باز ای باران ببار
غصه های صبح فردا را بشوی
تـشــنگی ها خـسـتـگی ها را بـشـوی
بـــاز ای بـــاران بــبـــار
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش مي کردي
تمامي ذرات وجودت عشق را فرياد مي کرد
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم چشمهايم را مي شستي
و اشکهايم را با دستان عاشقت به باد مي دادي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من مي دوختي
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهاي يک عشق زميني را با خود به عرش خداوند ببرم
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمي شکستي
گر چه خانه ي شيطان شايسته ي ويراني است
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم لحظه اي مرا نمي آزردي
که اين غريبه ي تنها , جز نگاه معصومت پنجره اي
و جز عشقت بهانه اي براي زيستن ندارد
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم همه چيز را فدايم مي کردي
همه آن چيز ها که يک عمر بخاطرش رنج کشيده اي
و سال ها برايش گريسته اي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
همه آن چيز ها که در بندت کشيده رها مي کردي
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
دوستم مي داشتي
همچون عشق که عاشقانش را دوست مي دارد
کاش مي دانستي که چقدر دوستت دارم
و مرا از اين عذاب رها مي کردي
اي کاش تمام اينها را مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش مي کردي
تمامي ذرات وجودت عشق را فرياد مي کرد
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم چشمهايم را مي شستي
و اشکهايم را با دستان عاشقت به باد مي دادي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من مي دوختي
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهاي يک عشق زميني را با خود به عرش خداوند ببرم
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمي شکستي
گر چه خانه ي شيطان شايسته ي ويراني است
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم لحظه اي مرا نمي آزردي
که اين غريبه ي تنها , جز نگاه معصومت پنجره اي
و جز عشقت بهانه اي براي زيستن ندارد
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم همه چيز را فدايم مي کردي
همه آن چيز ها که يک عمر بخاطرش رنج کشيده اي
و سال ها برايش گريسته اي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
همه آن چيز ها که در بندت کشيده رها مي کردي
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
دوستم مي داشتي
همچون عشق که عاشقانش را دوست مي دارد
کاش مي دانستي که چقدر دوستت دارم
و مرا از اين عذاب رها مي کردي
اي کاش تمام اينها را مي دانستي
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
کاش رويا هايمان روزي حقيقت مي شدند
تنگناي سينه ها دشت محبت مي شدند
سادگي ، مهر و صفا قانون انسان بودن است
کاش قانونهايمان " يک دم " رعايت مي شدند
اشکهاي همدلي از روي مکر است و فريب
کاش روزي چشم هامان با صداقت مي شدند
گاهي از غم مي شود ويران دلم ،اي کاشکي
بين دلها غصه ها مردانه قسمت مي شدند
کاش رويا هايمان روزي حقيقت مي شدند
تنگناي سينه ها دشت محبت مي شدند
سادگي ، مهر و صفا قانون انسان بودن است
کاش قانونهايمان " يک دم " رعايت مي شدند
اشکهاي همدلي از روي مکر است و فريب
کاش روزي چشم هامان با صداقت مي شدند
گاهي از غم مي شود ويران دلم ،اي کاشکي
بين دلها غصه ها مردانه قسمت مي شدند
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
هميشه با بدست آوردن اون کسي که دوستش داري نمي توني صاحبش بشي ،
گاهي وقتا لازم هست که ازش بگذري تا بتوني صاحبش بشي ،
همه ما با اراده به دنيا مي آييم با حيرت زندگي ميکنيم و با حسرت ميميريم اين است مفهوم زندگي کردن ،
پس هرگز به خاطر غمهايت گريه مکن و مگذار اين زمين پست شنونده آواي غمگين دلت باشدافسوس...
آن زمان که بايد دوست بداريم کوتاهي ميکنيم
آن زمان که دوستمان دارند لجبازي ميکنيم
و بعد...
براي آنچه از دست رفته آه مي کشيم
هميشه با بدست آوردن اون کسي که دوستش داري نمي توني صاحبش بشي ،
گاهي وقتا لازم هست که ازش بگذري تا بتوني صاحبش بشي ،
همه ما با اراده به دنيا مي آييم با حيرت زندگي ميکنيم و با حسرت ميميريم اين است مفهوم زندگي کردن ،
پس هرگز به خاطر غمهايت گريه مکن و مگذار اين زمين پست شنونده آواي غمگين دلت باشدافسوس...
آن زمان که بايد دوست بداريم کوتاهي ميکنيم
آن زمان که دوستمان دارند لجبازي ميکنيم
و بعد...
براي آنچه از دست رفته آه مي کشيم
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
دختر كوري تو اين دنياي نامرد زندگي ميكرد .
اين دختره يه دوست پسري داشت كه عاشقه اون بود.
دختره هميشه مي گفت اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون مي موندم
يه روز يكي پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده.
وقتي كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كوره.
بهش گفت من ديگه تو رو نمي خوام برو
. پسره با ناراحتي رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و
گفت :
مراقب چشماي من باش
دختر كوري تو اين دنياي نامرد زندگي ميكرد .
اين دختره يه دوست پسري داشت كه عاشقه اون بود.
دختره هميشه مي گفت اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون مي موندم
يه روز يكي پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده.
وقتي كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كوره.
بهش گفت من ديگه تو رو نمي خوام برو
. پسره با ناراحتي رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و
گفت :
مراقب چشماي من باش
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
مست مستم لیک مستی دیگرم
امشب از هر شب به تو عاشق ترم
راست گویند یک رگم هوشیار نیست
مستم اما جام و می در کار نیست
مست عشقم مست شوغم مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
مست مستم لیک مستی دیگرم
امشب از هر شب به تو عاشق ترم
راست گویند یک رگم هوشیار نیست
مستم اما جام و می در کار نیست
مست عشقم مست شوغم مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
چه کسي خواهد ديد
مردنم را بي تو
گاه مي انديشم خبر مرگ مرا
با تو چه کس مي گويد
آن زمان که خبر مرگ مرا مي شنوي
روي خندان تو را کاش مي ديدم
شانه بالا زدنت را ( بي قيد ) و تکان دادن دستت
که مهم نيست زياد و تکان دادن سر
چه کسي باور کرد
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
مي تواني تو به من زندگاني بخشي
يا بگيري از من آنچه را مي بخشي
چه کسي خواهد ديد
مردنم را بي تو
گاه مي انديشم خبر مرگ مرا
با تو چه کس مي گويد
آن زمان که خبر مرگ مرا مي شنوي
روي خندان تو را کاش مي ديدم
شانه بالا زدنت را ( بي قيد ) و تکان دادن دستت
که مهم نيست زياد و تکان دادن سر
چه کسي باور کرد
جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد
مي تواني تو به من زندگاني بخشي
يا بگيري از من آنچه را مي بخشي
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
اومدی بشکنی بشکن،از من ساده چی مونده
قبل تو هر کی بوده تموم تارو پود سوزونده
تو هم از یکی دیگه سوختی میخوای تلافی باشه
بیا این تو و دلو باقی احساسی که مونده
دل ما اونقده پارست،موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هامو بردن، آخرینشم تو بکن
بزن و برو عزیزم،مثل هر کس که زدو برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
مهمم نیست به چه جرمی یا گناهی این سزاشه
باقی دلم یه مشت خاک همینم میخوام نباشه
اومدی بشکنی بشکن،از من ساده چی مونده
قبل تو هر کی بوده تموم تارو پود سوزونده
تو هم از یکی دیگه سوختی میخوای تلافی باشه
بیا این تو و دلو باقی احساسی که مونده
دل ما اونقده پارست،موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقته بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هامو بردن، آخرینشم تو بکن
بزن و برو عزیزم،مثل هر کس که زدو برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
مهمم نیست به چه جرمی یا گناهی این سزاشه
باقی دلم یه مشت خاک همینم میخوام نباشه
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
آدمـک آخــرِ دنيــاست، بخند...
آدمـک مـرگ هـمين جاست، بخند...
آن خـدايي که بـزرگش خوانـدي به خـدا، مثـل تـو تنهـاست، بخند...
دستخطي کـه تـو را عاشـق کرد شوخـيِ کاغــذي ماسـت، بخند...
فکر کن دردِ تـو ارزشـمند است فکر کن گريـه چـه زيباست، بخند...
صبحِ فردا به شبت نيست که نيست, تـازه انگار کـه فـرداسـت، بخند...
راستـي آنچـه بـه يــادت داديم پَر زدن نيست کـه درجاسـت، بخند...
آدمــک نغمــهء آغــاز نخوان به خــدا آخــر دنيـاست،
آدمـک آخــرِ دنيــاست، بخند...
آدمـک مـرگ هـمين جاست، بخند...
آن خـدايي که بـزرگش خوانـدي به خـدا، مثـل تـو تنهـاست، بخند...
دستخطي کـه تـو را عاشـق کرد شوخـيِ کاغــذي ماسـت، بخند...
فکر کن دردِ تـو ارزشـمند است فکر کن گريـه چـه زيباست، بخند...
صبحِ فردا به شبت نيست که نيست, تـازه انگار کـه فـرداسـت، بخند...
راستـي آنچـه بـه يــادت داديم پَر زدن نيست کـه درجاسـت، بخند...
آدمــک نغمــهء آغــاز نخوان به خــدا آخــر دنيـاست،
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
به چشمهایی که لبخند تو رو می بینند حسودیم میشه
به دستهایی که نرمی دست تورو حس می کنند حسودیم میشه
به لب هایی که روی لبهات می لغزند حسودیم میشه
به تنی که آغوش گرم توروتجربه می کنه حسودیم میشه
به شونه هایی که تکیه گاه بی کسی هات شدند حسودیم میشه
به گوش هایی که صدای قشنگ تو رومی شنوند حسودیم میشه
حسودیم میشه به اونی که عکسش می افته توآئینه ی چشمات
حسودیم میشه به اونی که توی قلبت کنگر خورده و لنگر انداخته
حسودیم میشه به اونی که فاصله اش با تو فقط نفسه
حسودیم میشه ......
حسودیم میشه به تنی که روحش تویی !
حسودیم میشه به رگی که خونش تویی !
حسودیم میشه به گلدونی که گلش تویی !
حسودیم میشه به آسمونی که ماهش تویی !
حسودیم میشه به کوچه ای که عابرش تویی !
حسودیم میشه به انگشتری که نگین اش تویی !
حسودیم میشه به ساحلی که دریاش تویی !
حسودیم میشه به دلی که دلدارش تویی !
حسودیم میشه به قابی که عکسش تویی !
حسودیم میشه به کوری که چشمش تویی !
حسودیم میشه به شبی که نورش تویی !
حسودیم میشه به قلبی که عشقش تویی !
آره ...حسودیم میشه
به چشمهایی که لبخند تو رو می بینند حسودیم میشه
به دستهایی که نرمی دست تورو حس می کنند حسودیم میشه
به لب هایی که روی لبهات می لغزند حسودیم میشه
به تنی که آغوش گرم توروتجربه می کنه حسودیم میشه
به شونه هایی که تکیه گاه بی کسی هات شدند حسودیم میشه
به گوش هایی که صدای قشنگ تو رومی شنوند حسودیم میشه
حسودیم میشه به اونی که عکسش می افته توآئینه ی چشمات
حسودیم میشه به اونی که توی قلبت کنگر خورده و لنگر انداخته
حسودیم میشه به اونی که فاصله اش با تو فقط نفسه
حسودیم میشه ......
حسودیم میشه به تنی که روحش تویی !
حسودیم میشه به رگی که خونش تویی !
حسودیم میشه به گلدونی که گلش تویی !
حسودیم میشه به آسمونی که ماهش تویی !
حسودیم میشه به کوچه ای که عابرش تویی !
حسودیم میشه به انگشتری که نگین اش تویی !
حسودیم میشه به ساحلی که دریاش تویی !
حسودیم میشه به دلی که دلدارش تویی !
حسودیم میشه به قابی که عکسش تویی !
حسودیم میشه به کوری که چشمش تویی !
حسودیم میشه به شبی که نورش تویی !
حسودیم میشه به قلبی که عشقش تویی !
آره ...حسودیم میشه
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
عشق يعنی با غم الفت داشتن
سوختن با درد نسبت داشتن
عشق دريک جمله يعنی انتظار
انتظار روز رجـــعت داشتن
عشق يعنی مستی و ديوانگی
عشق يعنی در جهان بيگانگی
عشق يعنی شب نخفتن تا سحر
عشق يعنی سجده ها با چشمان تر
عشق يعني سر به در آويختن
عشق يعنی اشک حسرت ريختن
عشق يعنی در جهان رسوا شدن
عشق يعنی مست و بی پروا شدن
عشق يعنی سوختن يا ساختــن
عشق يعنی زندگی را باختن
عشق يعنی انتـــظار و انتـــظار
عشق يعنی هرچه بينی عکس يار
عشق يعنی ديـده بر در دوختـن
عشق يعنی در فراقش سوختن
عشق يعنی لحظه های التهاب
عشق يعنی لحظه های ناب ناب
عشق يعنی با پرستو پر زدن
عشق يعنی آب بر آذر زدن
عشق يعنی سوز نی آه شبان
عشق يعنی معنی رنگين کمان
عشق يعنی با گلي گفتن سخن
عشق يعنی خون لاله بر چمن
عشق يعنی شعله بر خرمن زدن
عشق يعنی رسم و دل برهم زدن
عشق يعنی يک تيمم يک نماز
عشق يعنی عالمی راز و نياز
عشق يعنی چون محمد پا به راه
عشق يعنی همچو يوسف قعر چاه
عشق يعنی بيستون کندن به دست
عشق يعنی زاهد اما بت پرست
عشق يعنی همچومن شيدا شدن
عشق يعنی قلــه و دريا شدن
عشق يعنی يک شقايق غرق خون
عشق يعنی درد ومحنت دردرون
عشق يعنی يک تبلور يک سرود
عشق يعنی يک سلام و يک درود
عشق يعنی جام لبريز از شراب
عشق يعنی تشنگی يعنی سراب
عشق يعنی حسرت شبهای گرم
عشق يعنی ياد يک رويای نرم
عشق يعنی غرقه گشتن در سراب
عشق يعنی حلقه های بی حساب
عشق يعنی تا ابد بی سرنوشت
عشق يعنی آخــرخط بهـشــت
عشق يعنی گم شدن در لحظه ها
عشق يعنی آبـی بی انتـــها
عشق يعنی زرد تنها و غريب
عشق يعنی سرخی ظاهر فريب
عشق يعنی تکيه بر بازوی باد
عشق يعنی حسرتت پاينده باد
عشق يعنی هرزمان تنها شنيدن نام او
عشق يعنی هرچه گفتن هرچه کردن بهراو
عشق يعنی با غم الفت داشتن
سوختن با درد نسبت داشتن
عشق دريک جمله يعنی انتظار
انتظار روز رجـــعت داشتن
عشق يعنی مستی و ديوانگی
عشق يعنی در جهان بيگانگی
عشق يعنی شب نخفتن تا سحر
عشق يعنی سجده ها با چشمان تر
عشق يعني سر به در آويختن
عشق يعنی اشک حسرت ريختن
عشق يعنی در جهان رسوا شدن
عشق يعنی مست و بی پروا شدن
عشق يعنی سوختن يا ساختــن
عشق يعنی زندگی را باختن
عشق يعنی انتـــظار و انتـــظار
عشق يعنی هرچه بينی عکس يار
عشق يعنی ديـده بر در دوختـن
عشق يعنی در فراقش سوختن
عشق يعنی لحظه های التهاب
عشق يعنی لحظه های ناب ناب
عشق يعنی با پرستو پر زدن
عشق يعنی آب بر آذر زدن
عشق يعنی سوز نی آه شبان
عشق يعنی معنی رنگين کمان
عشق يعنی با گلي گفتن سخن
عشق يعنی خون لاله بر چمن
عشق يعنی شعله بر خرمن زدن
عشق يعنی رسم و دل برهم زدن
عشق يعنی يک تيمم يک نماز
عشق يعنی عالمی راز و نياز
عشق يعنی چون محمد پا به راه
عشق يعنی همچو يوسف قعر چاه
عشق يعنی بيستون کندن به دست
عشق يعنی زاهد اما بت پرست
عشق يعنی همچومن شيدا شدن
عشق يعنی قلــه و دريا شدن
عشق يعنی يک شقايق غرق خون
عشق يعنی درد ومحنت دردرون
عشق يعنی يک تبلور يک سرود
عشق يعنی يک سلام و يک درود
عشق يعنی جام لبريز از شراب
عشق يعنی تشنگی يعنی سراب
عشق يعنی حسرت شبهای گرم
عشق يعنی ياد يک رويای نرم
عشق يعنی غرقه گشتن در سراب
عشق يعنی حلقه های بی حساب
عشق يعنی تا ابد بی سرنوشت
عشق يعنی آخــرخط بهـشــت
عشق يعنی گم شدن در لحظه ها
عشق يعنی آبـی بی انتـــها
عشق يعنی زرد تنها و غريب
عشق يعنی سرخی ظاهر فريب
عشق يعنی تکيه بر بازوی باد
عشق يعنی حسرتت پاينده باد
عشق يعنی هرزمان تنها شنيدن نام او
عشق يعنی هرچه گفتن هرچه کردن بهراو
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
گـــــــــريـــه نــــكن عـــــــزيــــــــزم
دلت تنگ است ميدانم ، قلبت شكسته است مي دانم ، زندگي
برايت عذاب است ميدانم ، دوري برايت سخت است ميدانم … اما
براي چند لحظه آرام بگير عزيزم …
گريه نكن كه اشكهايت حال و هواي مرا نيز باراني مي كند ، گريه
نكن كه چشمهاي من نيز به گريه خواهند افتاد … آرام باش عزيزم ،
دواي درد تو گريه نيست!
بيا و درد دلت را به من بگو تا آرام بگيري ، با گريه خودت را آرام نكن...!
با تنهايي باش اما اشك نريز ، درد دلت را به تنهايي بگو زماني كه
تنهايي!
گريه نكن كه اشكهايت مرا نا آرام ميكند .! گريه نكن چون گريه تو را
به فراسوي دلتنگي ها ميكشاند ! گريه نكن كه چشمهايم طاقت اين
را ندارند كه آن اشكهاي پر از مهرت را بر روي گونه هاي نازنينت
ببينند ، و دستهايم طاقت اين را ندارند كه اشكهاي چشمهايت را از
گونه هايت پاك كنند .! گريه نكن كه من نيز مانند تو آشفته مي شوم!
گريه نكن ، چون دوست ندارم آن چشمهاي زيبايت را خيس ببينم!
حيف آن چشمهاي زيبا و پر از عشقت نيست كه از اشك ريختن
خيس و خسته شود؟
اي عزيزم ، اي زندگي ام ، اي عشقم ، اگر من تمام وجودت مي
باشم ،اگر مرا دوست ميداري و عاشق مني ، تنها يك چيز از تو
ميخواهم كه دوست دارم به آن عمل كني و آن اين است كه ديگر
نبينم چشمهايت خيس و گريان باشند! زندگي ارزش اين همه اشك
ريختن را ندارد ، آن اشكهاي پر از مهرت را درون چشمهاي زيبايت
نگه دار ، بگذار اين اشكها در چشمانت آرام بگيرند … عزيزم گريه نكن
چون من از گريه هايت به گريه خواهم افتاد ! وقتي اشكهايت را
ميبينم غم و غصه به سراغم مي آيد!
وقتي اشكهايت را ميبينم حال و هواي غريبي به سراغم مي آيد !
وقتي اشكهايت را ميبينم ، از زندگي ام خسته مي شوم! وقتي
اشك ميريزي دنيا نيز ماتم ميگيرد ، پرندگان آوازي نميخوانند ، بغض
آسمان گرفته مي شود ، هوا ابري مي شود و پرستوهاي عاشق
خسته از پرواز !
گريه نكن عزيزم… آرام باش عزيزم، بگذار اين اشكهاي گذشته را از
گونه هاي نازنينت پاك كنم ، دستهايت رادر دستان من بگذار عزيزم،
سرت را بر روي شانه هايم بگذار عزيزم و درد و دلهايت را در گوشم
زمزمه كن عزيزم … من مي شنوم بگو درد دلت را عزيزم!
با گريه خودت را خالي نكن عزيزم چون بغض گلويم را مي گيرد ، با
گفتن درددلت به من خودت را خالي كن تا دل من نيز خالي شود!
ميدانم وقتي اين متن مرا ميخواني اشك از چشمانت سرازير مي
شود آري پس براي آخرين بار نيز گريه كن چون اين درد دلي بود كه
!من نيز با چشمان خيس نوشتم
گـــــــــريـــه نــــكن عـــــــزيــــــــزم
دلت تنگ است ميدانم ، قلبت شكسته است مي دانم ، زندگي
برايت عذاب است ميدانم ، دوري برايت سخت است ميدانم … اما
براي چند لحظه آرام بگير عزيزم …
گريه نكن كه اشكهايت حال و هواي مرا نيز باراني مي كند ، گريه
نكن كه چشمهاي من نيز به گريه خواهند افتاد … آرام باش عزيزم ،
دواي درد تو گريه نيست!
بيا و درد دلت را به من بگو تا آرام بگيري ، با گريه خودت را آرام نكن...!
با تنهايي باش اما اشك نريز ، درد دلت را به تنهايي بگو زماني كه
تنهايي!
گريه نكن كه اشكهايت مرا نا آرام ميكند .! گريه نكن چون گريه تو را
به فراسوي دلتنگي ها ميكشاند ! گريه نكن كه چشمهايم طاقت اين
را ندارند كه آن اشكهاي پر از مهرت را بر روي گونه هاي نازنينت
ببينند ، و دستهايم طاقت اين را ندارند كه اشكهاي چشمهايت را از
گونه هايت پاك كنند .! گريه نكن كه من نيز مانند تو آشفته مي شوم!
گريه نكن ، چون دوست ندارم آن چشمهاي زيبايت را خيس ببينم!
حيف آن چشمهاي زيبا و پر از عشقت نيست كه از اشك ريختن
خيس و خسته شود؟
اي عزيزم ، اي زندگي ام ، اي عشقم ، اگر من تمام وجودت مي
باشم ،اگر مرا دوست ميداري و عاشق مني ، تنها يك چيز از تو
ميخواهم كه دوست دارم به آن عمل كني و آن اين است كه ديگر
نبينم چشمهايت خيس و گريان باشند! زندگي ارزش اين همه اشك
ريختن را ندارد ، آن اشكهاي پر از مهرت را درون چشمهاي زيبايت
نگه دار ، بگذار اين اشكها در چشمانت آرام بگيرند … عزيزم گريه نكن
چون من از گريه هايت به گريه خواهم افتاد ! وقتي اشكهايت را
ميبينم غم و غصه به سراغم مي آيد!
وقتي اشكهايت را ميبينم حال و هواي غريبي به سراغم مي آيد !
وقتي اشكهايت را ميبينم ، از زندگي ام خسته مي شوم! وقتي
اشك ميريزي دنيا نيز ماتم ميگيرد ، پرندگان آوازي نميخوانند ، بغض
آسمان گرفته مي شود ، هوا ابري مي شود و پرستوهاي عاشق
خسته از پرواز !
گريه نكن عزيزم… آرام باش عزيزم، بگذار اين اشكهاي گذشته را از
گونه هاي نازنينت پاك كنم ، دستهايت رادر دستان من بگذار عزيزم،
سرت را بر روي شانه هايم بگذار عزيزم و درد و دلهايت را در گوشم
زمزمه كن عزيزم … من مي شنوم بگو درد دلت را عزيزم!
با گريه خودت را خالي نكن عزيزم چون بغض گلويم را مي گيرد ، با
گفتن درددلت به من خودت را خالي كن تا دل من نيز خالي شود!
ميدانم وقتي اين متن مرا ميخواني اشك از چشمانت سرازير مي
شود آري پس براي آخرين بار نيز گريه كن چون اين درد دلي بود كه
!من نيز با چشمان خيس نوشتم
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
:
ما ساده ترين تفسير از پيچ وخم عشقيم
يادته يه روز ابري داشت بارون مي يومد
صداي شرشر بارون از تو ناودون مي يومد
طنين زمزمه تو نرم و آروم مي يومد
نداي قلب منم خيلي آسون مي يومد
چهره ناز توام خيلي پر نور مي يومد
اشكاي چشم منم چه دون دون مي يومد
گرمي عشقمونم از اين سو اون سو مي يومد
نمي گم كه بي صدا آخه بارون مي يومد
غمي كه توي دلم بود داشت بيرون مي يومد
سردي فاصله ها مي رفت ديگه نور مي يومد
صداي خنده ما از تو دالون مي يومد
مي گن از اونروز ديگه بارون نيومد
بوي نم شرشر ناودون نيومد
ديگه هيچوقت مثل ما ليلي و مجنون نيومد
جمله دوستت دارم طفلي با زور مي يومد
صداي قاصدكا از تو زندون مي يومد
ولي عصرا صدايي از اونور كوه مي يومد
صداي قلباي ما هنوز آرووم مي يومد
ولي بارون نيومد...
ديگه بارون نيومد...
ديگه هيچوقت مثل ما ليلي و مجنون نيومد...
جمله دوستت دارم طــــــــــفلي با زور مي يومد
ما ساده ترين تفسير از پيچ وخم عشقيم
يادته يه روز ابري داشت بارون مي يومد
صداي شرشر بارون از تو ناودون مي يومد
طنين زمزمه تو نرم و آروم مي يومد
نداي قلب منم خيلي آسون مي يومد
چهره ناز توام خيلي پر نور مي يومد
اشكاي چشم منم چه دون دون مي يومد
گرمي عشقمونم از اين سو اون سو مي يومد
نمي گم كه بي صدا آخه بارون مي يومد
غمي كه توي دلم بود داشت بيرون مي يومد
سردي فاصله ها مي رفت ديگه نور مي يومد
صداي خنده ما از تو دالون مي يومد
مي گن از اونروز ديگه بارون نيومد
بوي نم شرشر ناودون نيومد
ديگه هيچوقت مثل ما ليلي و مجنون نيومد
جمله دوستت دارم طفلي با زور مي يومد
صداي قاصدكا از تو زندون مي يومد
ولي عصرا صدايي از اونور كوه مي يومد
صداي قلباي ما هنوز آرووم مي يومد
ولي بارون نيومد...
ديگه بارون نيومد...
ديگه هيچوقت مثل ما ليلي و مجنون نيومد...
جمله دوستت دارم طــــــــــفلي با زور مي يومد
sheytane bozorg- مدیر کلیپ ها
- تعداد پستها : 693
تاريخ التسجيل : 2008-02-08
رد: شعرهاي گوناگون
ای دوست دلت همیشه زندان من است
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست
آن شوم ترین لحظه پایان من است
________________________________________
سرسبزترین بودم و زردم کردی
تبعیدی فصل شوم و دردم کردی
من چشم و چراغ این و آن بودم
انگشت نما و کوچه گردم کردی
________________________________________
شب های هجران را سحر کن
به عشق خود دلم را شعله ور کن
در این شبهای سرد بی ترنم لبانم را پر از شیر و شکر کن
دل ما چشم در راه تو مانده است سفر را ای پرستو مختصر کن
________________________________________
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست
آن شوم ترین لحظه پایان من است
________________________________________
سرسبزترین بودم و زردم کردی
تبعیدی فصل شوم و دردم کردی
من چشم و چراغ این و آن بودم
انگشت نما و کوچه گردم کردی
________________________________________
شب های هجران را سحر کن
به عشق خود دلم را شعله ور کن
در این شبهای سرد بی ترنم لبانم را پر از شیر و شکر کن
دل ما چشم در راه تو مانده است سفر را ای پرستو مختصر کن
________________________________________
اين مطلب آخرين بار توسط magic20 در السبت مارس 15, 2008 8:14 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
خنده ها می شکفد بر لبها
تا که اشکی شکند بر سر مژگان کسی
همه بر درد کسان می نگرند
لیک دستس نبرد در پی درمان کسی
________________________________________
نقاش ازل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
________________________________________
دیر گاهی است که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آیئنه ز من بی خبر است
که امید شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بوده ام
همدم سردی یخها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام.
________________________________________
تا که اشکی شکند بر سر مژگان کسی
همه بر درد کسان می نگرند
لیک دستس نبرد در پی درمان کسی
________________________________________
نقاش ازل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
________________________________________
دیر گاهی است که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آیئنه ز من بی خبر است
که امید شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بوده ام
همدم سردی یخها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام.
________________________________________
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
رد: شعرهاي گوناگون
چه خوش صیدی دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
________________________________________
امشب گرفته گریه ها دست دلم را
دریا کمکم کن تا بیابم ساحلم را
________________________________________
ناله کردم آفتاب ای آفتاب
بر گل خشکیده دیگر متاب
تشنه لب بودیم او ما را فریفت
در کویر زندگانی چون سراب.
که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
________________________________________
امشب گرفته گریه ها دست دلم را
دریا کمکم کن تا بیابم ساحلم را
________________________________________
ناله کردم آفتاب ای آفتاب
بر گل خشکیده دیگر متاب
تشنه لب بودیم او ما را فریفت
در کویر زندگانی چون سراب.
magic20- مدیر بخش عکسها
- تعداد پستها : 1803
تاريخ التسجيل : 2008-02-25
صفحه 5 از 30 • 1, 2, 3, 4, 5, 6 ... 17 ... 30
صفحه 5 از 30
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد